استقبال از نوروز 92
امروز صبح که از خواب بیدار شدیم کلی با زهرا سادات کار های خونه رو انجام دادیم اگرچه من کار میکردم و زهرا سادات خرابکاری میکرد و بعد از اون وسایل سفره هفت سین رو آماده کردیم و چیزهایی رو که نداشتیم یادداشت کردیم که بعد از ظهر که بیرون رفتیم تهیه کنیم بعد از ظهر به خونه مامانی رفتیم ولی مامانی هنوز از خ.نه ننه جان نیومده بود و زهرا سادات هم هی غر میزد که بریم خونه مامانی که نیست بعد یه دفعه دیدیم که مامانی همراه ننه جان اومده خونه زهرا سادات که سر از پا نمیشناخت و کلی ذوق کرد شب هم ننه جان رو به خونه خودشون رسوندیم و بعد رفتیم وسایلی رو که برای سفره هفت سین لازم داشتیم خریدیم ماهی .شمع .که زهرا سادات برای خودش جداگانه شمع های کوچیکی خرید و هی ...
نویسنده :
مامان حمیده
0:44